ایران سرزمینی کوهستانی است ،90%ایران در محدوده فلات ایران قرار دارد . ارتفاعات ایران به چهار دسته کوههای شمالی- رشته کوههای جنوبی – غربی-شرق ومرکزی می باشد.1-کوههای شمالی از کوههای آرارات در ترکیه شروع شده وبه ترتیب با کوههای علمدار، سهند، سبلان، کوههای طالش، قافلا نکوه در آذربایجان رشته کوههای البرز در شمال استان تهران وکوههای آلا داغ، بینالود،هزار مسجد وقرا داغ در خراسان امتداد یافته ودر افغا نستان به کوههای هندو کوش متصل می شود. بلند ترین آن ها دماوند با ارتفاع 5671 متر است.2- رشته کوههای غربی از آرارات شروع شده واز شمال غرب به جنوب شرق کشیده شده است کوههای ساری داش، چهل چشمه،پنجه علی، الوند، کوههای بختیاری، پیشکوه، پشتکوه، اُشتران کوه وزرد کوه که تماما به نام زاگرس است وبلند ترین نقطه آن دینار یا دنا است (4409متر)3- رشته کوههای جنوبی از خوزستان تا سیستان وبلوچستان امتداد یافته وبه کوههای سلیمان در پاکستان می پیونددوشامل سپیدار،میمند،بشاگرد، وکوه بم پشت است 4- کوههای مرکزی وشرقی شامل کرکس ، شیر کوه، کوه بنان، جبال بارز، بزمان،هزاز، تفتان است وبلند ترین نقطه آن ها کوه هزار می باشد.(4465متر)
در اینجا به تفکیک وبر اساس تقدم الفبایی نام مهمترین کوههای ایران ومختصری از ویژگی ها وعلل نام گذاری آن ها ذکر می شود.
آتشگاه
در غرب اصفهان و در شمال دره زایندهرود، تودهی کوچکی به نام کوه آتشگاه با ارتفاع 1670 متر قرار دارد. این کوه در زمان ساسانیان محل آتشکده بوده است.
آلمابلاغ
واژهای ترکی و به معنای چشمهی سیب میباشد. آبهای منطقه آلمابلاغ سبک و گوارا بوده و اغلب فاقد مواد زاید میباشند و شاید اطلاق این نام از همین نشات گرفته باشد.
آویدر
این کوه در جنوب غربی شهر سنندج قرار دارد. چشمههای آب صاف و گوارایی در کمر کوه جاری است و از آب این کوه، آسیابهای زیادی در درهی آبیدر دایر است. واژهی آبیدر در اصل ((آویدر)) بوده، که ((آو)) در اصطلاح کردی مخفف آب است. بنابراین لفظ آویدر به معنی کوه با آب است.
آخلومد
درهای در نزدیکی مشهد است. هنگام حملهی اعراب سرداری عرب به نام خالد مامور فتح این دره بود. مردم این دره، هرگاه سربازان خالد را میدیدند فریاد میکردند: خالد آمد و به تدریج اسم این دره به اخلومد تبدیل شد.
البرز
البرز در پهلوی، هربرز، هرهبرز، هربورس و در اوستا، هره برزئیتی و یا هارابرزایتی نامیده شده است. این اسم مرکب از دو جزء هر به معنی کوه و برز به معنی بالا، بلند و بزرگ و در مجموع به معنی کوه بلند، کوه مرتفع و کوه بزرگ است. سلسله جبال مانند دیواری بلند است که ناحیه معتدل خزری را از کویرها ودشت های مرکزی ایران جدا می کند.
الموت
قلعهی الموت را به سبب ارتفاعی که دارد ((الهموت)) گفتند یعنی عقاب آشیان، زیرا ((اله)) به معنی عقاب و ((آموت)) به معنی آشیان است و چون عقاب در جاهای بلند آشیان میکند، آن قلعه را بدین نام خواندهاند و به کثرت استعمال ((الموت)) شده است. نام کوه از این قلعه است.
الوند
واقع در جنوب غربی همدان. میگویند الوند در اصل اروند بوده که به علت کثرت استعمال تغییر یافته است. الوند از ال و پسوند وند تشکیل شده که وند به معنی مکان، جا و ال به معنی تندی و یربالایی زیاد میباشد. بنابراین الوند به معنای جایی که سربالایی تند و بسیار زیاد دارد.
الوند نام کوهی در جنوب همدان است. این نام در متون پهلوی اروند و در اوستا ائورونت ضبط شده است.
گویند شخصی در آن کوه آسوده است که نام او اروند بوده، به همین سبب کوه را به نام او خواندند.
بزقوش
این کوه در جنوب کوهستان سبلان واقع شده و حدود 120 کیلومتر طول و 45 کیلومتر عرض دارد. چون رشته کوه مزبور به شکل گوش بز است به همین سبب آن را بز گوش نامیدهاند
. بیرگ
کوه بیرگ یکی از ارتفاعات بلوچستان است. چون این کوه در منطقه بلند تر از سایر کوهها است بیرق نامیده شده است که در زبان بلوچی ق به گ تبدیل شده و بیرگ خوانده میشود.
بیستون
بیستون در پارسی باستان بغستان تلفظ میشده که مرکب از دو جزء ((بغ)) و ((ستان)) بوده است که به معنی محل پرستش خدا میباشد. چون ایرانیان فراز کوهها را برای ستایش خدا مناسبتر میدانستند، این کوه مرتفع را جایگاه نیایش خدا نامیدند.
پاتاق
کوه زاگرس به فارسی پاتاق خوانده میشود. چون کوههای مذکور به شکل تاق میباشند، به این نام منسوب شده است.
پشتکوه- پیشکوه
لرستان از قدیم به دو قسمت مشخص پیشکوه و پشتکوه تقسیم شده که به وسیلهی رشتهی عظیم کبیرکوه از همدیگر جدا شدهاند. وجه تسمیهی این دو قسمت مشخص این است که یکی در مشرق یا پیشکوه و دیگری در غرب یا پشتکوه واقع شده است.
پلنگان
کوه پلنگان از ارتفاعات شرقی دشت لوت است که در شرق آبخوران قرار دارد. چون در کوههای سیستان بین زابل و نهبندان پلنگ فراوان است، به همین سبب کوهی که در آنجا است پلنگان نام گرفته است.
تخت
در حدود یک کیلومتری جنوب غربی ده قلیآباد( در 12 کیلومتری راه شوسه تهران- همدان) رشته کوه سنگی بزرگی به نام کوه تخت قرار دارد. این کوه دارای شکل نمایان و مخصوصی است و تا قله، مانند دیوار آهکی به هوا سربرکشیده و چون دژی است که گراگرد حصار ستبری فرا گرفته باشد.چون قله کوه خیلی تخت میباشد. به این نام منسوب شده است.
تخت نادر
در ارتفاع 2900 متر قرار دارد و آن را نادر از این جهت نامیدهاند که چنین چمنزاری کمیاب است و به پندار برخی نادرشاه در موقعی که برای جنگ با عثمانی به همدان آمده در آن تخت و چادر خود را برپا نموده است.
تفتان
در باره نام تفتان برخی معتقدند که این نام از واژهی تف دمههای آتشفشانی مرکب از بخارآب و گازگوگرد از دهانهی آن است.
توچال
به معنی چال آبگیر و دریاچهی کوچک است. چون قلهی توچال در کنار دریاچه قرار دارد آن را بدین نام خواندهاند.
توزگی
آبخوران موقع جغرافیایی مناسبی سر راه زاهدان و نه دارد. در شرق آن کوه چاه رحمان است و آن طرف کوه چاه رحمان، کوه توزگی قرار دارد. توز اسم گیاه است.
جانستون
جانستون مخفف جان ستان است. دشت پای کوه به قدری زیبا است که جان را میستاند.
جفتان
سومین قله رشتهکوه پلوار که نام دیگر آن سیرچ است. وجه تسمیه این قله به دلیل جفت بودن دو قله در جوار یکدیگر است که اهالی پیرامون کوه، این نام را بر آن نهادهاند
جوپار
نام این کوه از روستای پای کوه گرفته شده است و وجه تسمیه آن: این شهر دارای دو قنات است به همین علت آن را چوپار نام نهادهاند که به تخفیف جو پار شده است.
قلهی جوپار به لک غار و سه شاخ بزرگ نیز معروف است. در لهجهی کرمانی لک به معنای بلندی است و چون در جنوب این قله، غار یخنیا واقع گردیده است جنوبیها به آن لک غار میگویند اما در شمال کوه قله با سه سه ستیغ بلند نمایان است که از دوردست و به ویژه در غروب به طرز بسیار زیبایی خودنمایی میکند این سه ستیغ را سهشاخ بزرگ مینامند.
وجه تسمیهی جوپار این است که ایلات و قبایل بادیهنشین آن را جای پارسال مینامیدهاند و به تدریج جوپار شده است.
جهان بین
رشته کوه جهان بین در حومه شهر کرد قرار دارد. چون از فراز قله چلیچه، مرتفعترین قله رشته جهان بین، منطقه عظیمی شامل شهرکرد و شهرهای نجفآباد و اصفهان کاملا دیده میشود به همین مناسبت به آن نام جهان بین دادهاند.
چاه برف
در منطقه خبر کرمان. دارای حفرهای است که برف دائمی در آن موجود است.
چپکرو
کوهنوردان به دلیل تمایل قله به جهت غرب و سمت چپ نام چپکرو را بر آن نهادهاند.
چک چک
نیکبانو، یکی از دختران یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، در حملهی اعراب فرار میکند تا به کوهی در نزدیک یزد میرسد و در آنجا با حال زار شروع به گریه میکند. از چکچک گریهی او چشمهای از کوه میجوشد و چکچک به پایین میریزد و نیکبانو ناپدید میشود. زرتشتیان زیارتگاهی در آن محل میسازند و کوه به چکچک معروف میشود.
چهل نابالغان
چون در فراز یکی از قلل منطقه به ارتفاع 4050 متر آثار سنگ قبر وجود دارد مردم منطقه تعداد آنها را چهل دانسته و اعتقاد دارند که 40 تن از راشدین در این منطقه به شهادت رسیدهاند و اقوال مختلفی در مورد آنها بر سر زبانهاست که سینه به سینه نقل شده لذا این قله به همین مناسبت چهل تن نابالغان نامیده شده است.
چهلتن
کوه تفتان در اصطلاح محلی به چهلتن معروف است. در مورد وجهتسمیهی چهلتن چنین روایت است که روزی چهل تن از راشدین مذهبی در این کوه پدید آمده سپس از نظر غایب شدند. سکنهی این حول و حوش در اوایل این کوه را به احترام آن چهل تن ستایش و برای آن قربانیهای زیاد کردهاند.
خرسان
از کوههای تخت سلیمان. به مناسبت وجود خرسهای زیاد در این منطقه آن را خرسان نامیدهاند.
خرسنگ
واژه خر اگر در کلمههای مرکب به صورت پیشوند آید به معنای بزرگ و نتراشیده و ناهموار به کار میرود. خرسنگ یعنی جایی که در آن سنگهای بزرگ و نتراشیده و ناهموار قرار دارد.
درفک
واژهی درفک مرکب از دو حرف دال و فک میباشد. دال در زبان و لهجهی مردم گیل و دیلم نام پرندهای است بزرگ و شکاری که در ارتفاعات جواهردشت، الموت، عمارلو، طالقان و اشکور فراوان دیده میشود و زیر بالهای آن سفید است. واژهی فک در لهجهی همان اهالی به معنای آشیانه است. بنابراین در مجموع آشیانهی پرندهی شکاری کوهستان معنی میدهد.
درکه
واژه درکه مصغر دره به معنی دره کوچک است.
درمیان
واقع در جبال بارز. وجه تسمیه این قله به دلیل وسط قرار گرفتن قله و محصوربودن آن توسط ارتفاعات دیگر منطقه است.
دریاکوه
واقع در شمال غربی کوه چهل نابالغان لرستان. سابقا دریاچهی وسیعی بوده که به مرور راه پیدا کرده و آبهای آن خارج شده است. خشک شدن این دریا پس از ورود اقوام آرین اتفاق افتاده و بعدها به این کوه اسم دریاکوه را دادهاند.
دشت میشان
چون محل تجمع عشایر و گلهداران بوده این نام را گرفته است. اما میشان مفهوم دیگری هم دارد. در کتاب تاریخ ادبیات ایران تالیف ا.برتلس مترجم کتاب آورده است که میشان نمودی از میتره- میترا خدای آفتاب ایرانیان باستان است. میدان میشان هم که محل مناسبی برای دیدار طلوع خورشید میتواند از چنین مفهومی گرفته شده باشد.
دماوند
دماوند یا دنباوند مرکب از دو جزء دم به معنای دمه و بخار و پسوند آوند. به معنای دارای دمه و دود و بخار.
دوبیسل
نام یخچالی در کوه دماوند است. اصل آن دیو- سل بوده و به مرور به دوبیسل تبدیل شده است. دیو به همان معنای امروزی و سل به معنای آبشار است.
رحمت
در 60 کیلومتری مرودشت است. آثار تخت جمشید در دامنهی غربی این کوه قرار دارد. این نام به مناسبت برآمدن خورشید یا مهر فروزان از پشت کوه به آن داده شده است. در حقیقت کوه رحمت ترجمه تحتاللفظی کوهمهر یا کمهر است.
زاگرس
بنا به نظر آقای دکتر پرویز اذکائی نام زاگرس برگرفته شده از نام یکی از قبایل ماد به نام ساگارتی بوده که با تغییر ساگارت= زاگارت= زاگرت به زاگرس تبدیل شده است.
واژه زاکرو به معنی پشتهی بلند سربرکشیده است و همین واژه در نزد یونانیان زاگرس شده است.
زردکوه
به واسطهی طبقات آهکی زرد به این نام معروف شده است.
زنده
در 115 کیلومتری شمال غربی ایرانشهر کوه بزمان یا زنده قرار دارد. زنده از نام حضرت خضر پیامبر که همیشه زنده است گرفته شده و قدمگاهی هم در دامنهی این کوه وجود دارد.
سبلان
سبلان را در محل سولان گویند. بعضی آنرا برگرفته از کلمهی ترکیسو-آلان به معنی آبگیر میدانند. شاید این وجه تسمیه به سبب وجود برفهای دایمی بوده که همیشه آبها و چشمهها از آن جاری است.
سپیدار
در حد فاصل بین فیروز آباد وسیمکان فارس قرار دارد در فصل زمستان پوشیده ابرف می شود وپوشش برف آن تا اواخر بهار دیده می شود.
سرده
در نزدیکی ملایر است و چون این کوه پشت به آفتاب بیشتری نسبت به کوه گرمه دارد بنابراین به کوه سرده معروف شده است.
سفیدخانی
در 18 کیلومتری جنوب اراک است. نام آن به دلیل برف زیادی است که در زمستان بر پیکر عظیم و پرهیبت کوه مینشیند و در بیشتر ایام سال، حتا در اوایل تابستان برف دارد.
سفیدکوه
در شمال دامغان قرار دارد.صفت سفیدی برای این کوه به سبب وجود صخرههای گنیس و گرانیت در این کوه است که در آفتاب میدرخشد. بعضی دیگر عقیده دارند نام این کوه به دلیل برفهای زمستانی آن است.
سن سیمره
کوه منفرد سنسیمره از جهت شمال مشرف به کرمانشاه است. سیمره زنی عرب بود و دندانی درشت و برآمدهتر از دندانهای دیگر داشت. سپاهیان مسلمان، هنگام عبور از این محل به طرف نهاوند این کوه را بدین نام خواندند.
سوادکوه
سوادکوه امروزی قبلا پدشخوارگر نام داشت و بعد فرشوارکوه= بدشوارکوه= شواتکوه=سواتهکوه= سوادکوه
سیوله
یخچال سیوله از ترکیب سیو- له تشکیل شده است. سیو به معنای سیاه و له به معنی سیلاب.
شانهکوه
به علت وجود تختهسنگهای بزرگ که از دور شبیه به دندانههای شانه هستند کوهنوردان به آن شانهکوه نام نهادند.
شاه زند
در 35 کیلومتری جنوب غربی اراک قرار دارد. این کوه به شازند یا شاهزند معروف است. گویند کیخسرو در این غار پنهان شده است و روزی فریدونوار سر از غار بیرون خواهد کشید و دنیا را پر از فر کیانی خواهد کرد. از اینرو، کیخسرو ملقب به شاهزنده شده است.
شمشیربرید
ناصرخسرو که در قرن 5 هجری اصفهان را دیده است مینویسد: و به راه کوهستان روی به اصفهان نهادیم. در راه به کوهی رسیدیم. درهای تنگ بود. عام گفتندی این کوه را بهرام گور به شمشیر بریده است و آن را شمشیر برید میگفتند.
شهربابک
کوه شهربابک از ارتفاعات شهربابک است. شهربابک از شهرهای قدیمی ایران است و بنای آن را به بابک پدر اردشیربابکان نسبت میدهند.
شیرکوه
واقع در جنوب غربی یزد. دو روایت برای وجه تسمیه وجود دارد1- شکل کوه مانند شیری است که سر بر دست نهاده و خفته است2- قله این کوه در بیشتر روزهای سال از برف پوشیده و به رنگ شیر، سفید است.
جغرافیای تاریخی شهرها
شیشه
در شرق شهرستان بیرجند واقع است. نامگذاری کوه شیشه به دلیل ترکیبات سنگ شیشه و سنگ طلق در آن کوه است.
صفه
در 5 کیلومتری جنوب اصفهان است. به نظر میرسد که شکل کوه و قسمت صفحه مانندی که در دل کوه قرار دارد، باعث شده تا در تلفظ عامه نام صفه به آن داده شود.
طاف
کوهی است بلند که از خرمآباد به خوبی دیده میشود. به سبب آنکه یخها و برفهای ستیغ کوه از بلندی به پایین ریخته و آبشاری به وجود آورده طاف (در زبان لری به آبشار طاف گویند) نام گرفته است.
قزل ارسلان
قزل ارسلان سلجوقی آن را یکی از پایگاههای دیدهبانی خود قرار داده که جاده عراق به ایران را همیشه زیرنظر داشته باشد.
قلعه دختر
بر فراز این کوه آتشکدهای است که از زمان ساسانیان به جای مانده است. در آن هنگام پارهای از آتشگاهها به نام ناهید از ایزدان آیین زردشتی بنا میشده است و چون از میان تمام ایردان اوستا تنها نام این ایزد به صورت مونث ظاهر میشده است بناها و زیارتگاههایی که به ناهید معروف بوده به نام قلعه یا قصر دختر نامیده شده است.
کافرکوه
در امتداد دیوار عظیم پلوار واقع شده است. وجه تسمیه این قله به دلیل سختی و خشنی صخرهها و دیوارههایش میباشد.
کبیرکوه
این کلمه تحریف شده کورکوه از سلسله جبال لرستان جنوبی است و منطقه را به دو قسمت پیشکوه و پشتکوه تقسیم کرده است. وجه تسمیه کوه به مناسبت درختان کوری است که در آن وجود دارد.
کرکس
در 12 کیلومتری جنوب غربی نطنز قرار دارد. حمداله مستوفی در بارهی کرکس نوشته است: کوهی سخت بلند است و از بلندی کرکس بر فرازش نمیرود.
کلاغ لان
اینجا را کلاغلان نامیدهاند زیرا در روزهای دور گذشته مامن و مرکز کلاغهایی بوده که در صخرههای آن لانه میکردهاند.
کل قدوس
واقع در رشته دنا. قله قدوس دنا به زبان محلی به نام کل قدویس یعنی قله پاک و بلند معروف است.
کمره
در جنوب اراک واقع است. شهرستان خمین را در قدیم کمره مینامیدند و نام خمین از دو سدهی پیش به مرکز کمره اطلاق شده است. این شهر را شهربانو نامی که دختر موبد موبدان بوده بنا نهاده است. نام کوه کمره از کمرهی قدیم گرفته شده است.
کوهبنان
کوهبنان در شمال زرند، استان کرمان، قرار دارد. چون بلندترین نقطهی مرزی کرمان کوهبنان است، در زمان قدیم افرادی از طرف حکومت مامور میشدند که در بالای کوه مستقر شده و اطلاعات لازم را برسانند. آنها را کوهبانان میگفتند و به همین سبب این محل را کوهبنان نامیدند
کوهرنگ
کرنگ(کوه+رنگ) نام بلوکی در کوههای بختیاری بوده است و نام رودخانه و کوه کرنگ از آن گرفته شده است. کرنگ در قدیم نام شهری در کوهستان بختیاری بوده که آن را وهشت هرمز یا بهشت هرمز میگفتهاند. نام رود کوهرنگ از نام این شهر گرفته شده است.
کوهکیلویه
در جنوب غربی دنا واقع است. چون درخت زالزالک یا گیلک در این کوهستان بیش از دیگر نقاط فارس است پس از افزودن یه به این نام مرسوم شده است. اعتقاد دیگر بر این است که شخصی به نام گیلویه اهل الوار بر این کوهستان فرمانروا شده است.
گرمه
شهر ملایر در دامنهی کوه گرمه قرار دارد. ارتفاع این کوه 2206 متر است. وجه تسمیه کوه گرمه به علت موقعیت جغرافیایی و حالت طبیعی آن است. چون کوه رو به آفتاب است و حتا در سردترین روزهای زمستان نیز برف در آن دوام نمیآورد به همین سبب آن را کوه گرمه نامیدهاند.
ملک محمد
کوه ملک محمد در شمال لوت مرکزی قرار دارد. ملک محمد نامی راهنمای دکتر گابریل در دشت لوت بوده است. نام او را بر این کوه نهادند.
میان سه چال
کوههای شمالی، البرز، البرز غربی، بخش شمالی. این کوه میان سه چال معروف منطقه ی تخت سلیمان قرار دارد: سرچال، علمچال، تخت چال.
میانکوه
در منطقهی بختیاری واقع است. چون این کوه بین زردکوه و سفیدکوه قرار دارد آن را میان کوه مینامند.
هزار
فراوانی وجود گیاهان معطر و داروئی گوناگونی است که قبلا به هزارگیاه معروف بوده و وجود گیاهان معطری که عطر آن فضای کوهستان را آکنده میسازد.
کتاب کوههای کرمان
کوه هزار را به مناسبت هزاران گل و گیاه این منطقه هزار مینامند، رایحه گل و گیاه و انواع و اقسام نباتات این حوالی مشام را عطرآگین میسازد.
هزارمسجد
به واسطه داشتن ستونهای مرتفعی از سنگ بازالت در قله که از دور شبیه به منارههای متعدد است آن را هزار مسجد خواندهاند.
در کوه هزار مسجد خانقاههای عدیده و معتبر بوده و شاید بدین لحاظ معروف به هزارمسجد شده.
سلام